indigo

هر وقت که هرکس در زمان مناسب تصمیم درست رو نگیره .. بعدا یه خروار احساس بد میاد خرخره ادم رو میگیره 
هی با خودم میگم تا کی قراره ادم خوبی بودن نقش من از زنده بودنم باشه، تا کی میخوای این اسب چموش رو سفت بچسبی و حبس اش کنی که نیاد جای عشق و محبت رو بگیره ... تا کی باید خدایی که توی این همه در به دری و واماندگی بشری که باید در نهایت عجز خودش رو داد بزنه اون بالا به نظاره زجر بردن یه سری بنده نما هاش مثل خودم و یه سری بنده های مخلص  خودش باشه ... 
تا کی باید من گناه حضرت ادم رو به دوش بکشم ... تا کی باید بار تحمل کردن این دنیا رو به دوش بکشم ... 
کی میتونم اخر فیلم دنیا و همه هر چه بوده و هست رو ببینم.. 
کی قرار من زنده باشم ... من زنده ای که از درون منو به سمت خودش میکشه، نیستم ... کی قراره هست حقیقی باشم ... واقعا این دنیا زندان ... میفهمم عمیقا که این تن و جلد و پوستین زندان من شده... اما کی هستم؟‌ میترسم هیچ باشم... میدونم هیچ هستم ... پس چرا باید باشم؟؟؟؟؟
من میخوام بودن حقیقی رو احساس کنم ... چرا باید چیزی که میدونم هیچ هست رو با چیزی که الان هستم و با از دست دادن همین چیزی که هستم که واقعا هیچ هست احساس کنم تا بعد بفهمم که هست حقیقی بودن در قد و قامت من نبود ... یا شاید بود من توی اون لباس جا نمی شدم...
چرا انسان رو از پستی افرید ؟‌ چرا انسان رو بالا میبری و عزت میدی تا فرشته و اجنه بهش سجده کنن و بعد پوزه اش به خاک میمالی که بگی هیچی نبودی و نیستی ... چرا شما که کریم هستی و بی منت می بخشی ... بودن ما رو منت میزاری سرمون ... ببخشید که چرا های من زیاده ... اما فقط شما را دارم ... کاش میدونستی وقتی هیچ کسی جز شما کسی رو نداره چه حس غریبونه ای هست ... 
چرا منو اینقدر بدون علم خلق کردی که هیچی رو نمیدونم ... هر چی هم تلاش میکنم توی فهمیدن عاجز تر میشم ...
من نمیخوام این صفات ناامید کننده مثل جهول و عجول و ظلوم و ... که برای انسان توی قران اورده شده، باشم ... 
میخوام شاگرد اول کلاس نوع انسان ها باشم، میخوام تا وقتی که زنده هستم شما بهم افتخار کنی... زنده بودنم خواست شما بود پس اجازه و فرصت و توان و توفیق و شرایط اینکه شاگرد اول کلاس بشم هم بهم بده... بزار حالا که زنده هستم احساس کنم به بودنم توی این دنیا افتخار میکنی و وقتی مُردم با دست محبت منو در آغوش میگیری ... ای که آغوشت منتهی ارزوی من هست، یا رب 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی