indigo

الان که اینو مینویسم در این ساعت و تاریخ

قرار بود سرنوشت مون به هم برای زندگی پیوند بخوره

نشد ؛ که بشه 

به قولی اگه میشد چی مییییییشد...

.

.

.

گله و شکایت ندارم چون

میدونم که 

دل دادنمون رو هیچ پایانی نیست،

من به بودنت قانعم 

بودنت ازم کم نشه

..

...

همه عمر برندارم سر از این خمار مستی

که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی

 

تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد

دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی

 

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی