indigo

 به یکی از روز های آینده ... نگاه میکنم ... اونجا هستم ... خودم رو کنار خود شاید 40 سال آینده میبنم

روزی است که من خیلی از عزیزان زندگی ام شاید کنارم نیستند .... آه ای زندان

روزی است که تنهایی تمام قد جلوی من قد علم کرده ... 

چقدر زندگی کوتاه بود ... چقدر زندگی کوتاه هست ... 

زمان برای من بسیار کوتاه هست ... و این حقیقت زیست ماست ...

بسان  پلک زدن تمام عمر خودمون رو بیاد می اوریم و مشاهده میکنیم که به چه اندک زمانی گذشت...

دلم برای عزیزانم در اون روز نه خیلی دیر خییییلی تنگ میشه ...

 به شدت خود رو همچون پدر جدم حضرت آدم میبینم ... تنها در کویر 

تنهایی ارث ادم 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی